Archive for 1 آوریل 2010

h1

.

آوریل 1, 2010

How I wish ?!
How I Wish You were here ?
We just , Two lost soul swimming in A fish Bowl ,
Years after Years ..
Running over the same old ground ;
What We Found ?
Same old fears !
Wish u were here …. .
(+)

… فکر کن تمام نفرتمان خلاصه شده به یک جمله. که مادر بگوید که دیدی اخبار را؟ که چهل نفر توی مترو در روسیه مرده اند؟ و پدر بگوید : به درک. روس که آدم نیست. سگ مرد اصلن! .. و ما سر تکان دهیم. به همین مسخرگی می شود تمام یادگار نفرت ما از روسیه. و بعد من الان بغضم بود از نیمه شب دیشب. می خواستم بنویسمت. یاد قولم افتادم و سکوت کردم. دیگر حتی خجالت می کشم از یادآوری هایت لابه لای روزمرگی هایی که مرا غرق کرده،
خلاصه اینکه بهاری دیگر، بی حضور تو …